قبل از طلوع ...

۱ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است

تجاوزگر روح، می‌تواند یک شخصیت بیرونی یا یک حس درونی باشد. میتواند ناشی از خامی و ناپختگی اوان جوانی یا نادیده گرفتن خود در هر برهه‌ی زمانی دیگر باشد. روحی که به آن تجاوز شده، با کوتاه آمدن از رویاها، آرزو و آرمان و شأن به این روز افتاده است. حس غریزی و کهن‌الگوی زن وحشی و خواهر بزرگتر درون دائم به تو گوشزد میکند که این مسیر درست نیست، این انتخاب به صلاح نیست، اما آن‌قدر کوتاه آمده‌ای و آنقدر با خودت تکرار کرده‌ای که آنقدرها هم بد نیست، آنقدرها هم بدرنگ نیست، آنقدرها هم ... که چشم باز می‌کنی می‌بینی روحت سلاخی شده، اجزای سلاخی شده‌ی روحت را گذاشته‌ای پشت درهای بسته و کلیدش را در تاریک‌ترین و عمیق‌ترین جای روحت پنهان کرده‌ای که نکند یادت بیاید آرزوها و آرمانها و خواسته‌های به خون آغشته‌ات دارند آن تو تجزیه می‌شوند... یادت نمی‌آید آخرین باری را که برای خودت حقی فرای این قائل شدی، یادت نمی‌آید کی با خودت در صلح بودی...

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۲ ، ۱۱:۰۸
مریم